می نویسم تا مصداق قُلْ رَبِّ زِدْنِی عِلْمًا گردم 114سوره طه

برای فهم بهار نهال بودن شرط نیست درخت باش تا شکوه بهار را دریابی و شکوفه ببارانی....

می نویسم تا مصداق قُلْ رَبِّ زِدْنِی عِلْمًا گردم 114سوره طه

برای فهم بهار نهال بودن شرط نیست درخت باش تا شکوه بهار را دریابی و شکوفه ببارانی....

با اذن از امام زمانم علیه السلام می نویسم ان شاالله روزی این کمترین را بپذیرد...

بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حقیقت مرگ» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

بعد از درس یکی ایستاد و پرسید:🙋‍♂️ استاد من سعی می کنم به مرگ فکر نکنم ❌
اصلا فکر مرگ می افتم حالم بد می شود
گاهی وقتها با خودم می گویم نکند همه ی حرفها در مورد مرگ دروغ باشد❓❗️و برای سرگرم کردن ما بگویند ❗️وگرنه چه کسی از ان دنیا برگشته و از ان دنیا خبر داده❓❗️
استاد چند قدمی راه رفت سپس گفت:
اگر یک بچه 👶🥴یا دیوانه الان وارد کلاس شود و بگوید یک مار 🐍دارد وارد کلاس می شود عکس العمل شما چیست؟
آن فرد جواب داد: خب خیلی روی حرف دیوانه و بچه که نمیشود حساب کرد ولی خب احتیاط می کنم
استاد گفت همین 💥احتیاط یعنی نمی توانی بی تفاوت باشی❗️
حالا نگاه کن خداوند 124000💌 پیامبر فرستاده +12امام علیهم السلام💌 و همه و همه از عاقلترین ✔️و بهترین ✔️افراد روزگار خود بودند و همه هم گفته اند خود را برای آخرت اماده کنید
و خیلی از این بزرگواران حتی در این راه جان خود را از دست داده اند 🌹
نکته ی جالبی برایتان بگویم انسان در این دنیا حس غربت دارد
حتی اگر همه چیز زندگیش جور 🚘✈️🏩🌄💰باشد باز احساس غربت می کند احساس پوچی⭕️ می کند حتی گاه به این فکر می افتد خود را بکشد تا از این حس رها شود 🤷‍♂️
چرا که انسان برای این دنیا و ماندن در ان ساخته نشده و اگر دائم به فکر مرگ باشد و خود را برای آخرت مهیا کند کمتر دچار غربت می شود 🏃‍♂️زیرا دیگر می داند این دنیا همیشگی نیست و اذیت ها و غم و غصه ها یک روز تمام می شود 👣
 و می داند اگر توشه اش خالی باشد و برای آخرتش قدمی برنداشته باشد باید ناراحت شود 😡
🌺امام علی علیه السلام فرمودند:هرکس بسیار یاد مرگ کند به مقدار کمی از دنیا می سازد و سختی های دنیا برایش آسان می شود(1)
🌺پیامبر اکرم صلی الله علیه واله از جایی عبور می کردند که صدای خنده ی افراد آن بلند بود فرمودند :مجالس خود را با یاد نابود کننده ی خوشی ها در آمیزید
پرسیدند:نابود کننده ی لذتها چیست
فرمودند:مرگ(2)
🌺روزی امام علی علیه السلام: در تشییع جنازه ای حضور یافت شخصی را دیدند که می خندد به او فرمودند:گویا فکر می کنی مرگ در دنیا را برای غیر ما نوشته اند
و مردن برای غیر ما لازم گردیده است
و گویا این مردگانی که می بینیم مسافرانی هستند که به زودی به سوی ما باز می گردند
 هر پند دهنده و واعظی را فراموش می کنیم
در شگفتم از کسی که مردگان را می بیند با این حال مرگ را فراموش کرده است
 🔔  باز هم صدای زنگ ما را از آن حال و هوا بیرون کشید...(3)
(1)نهج البلاغه-حکمت4
(2)مجموعه ورام-ج1-ص268
(3)نهج البلاغه-حکمت 4
#حقیقت_مرگ_قسمت_دوم
#به_قلم_ز_صالحی

  • ze sa
  • ۰
  • ۰

⭐️درس استاد که تمام شد مثل همیشه خواست صحبتی کند که یکی 🙋‍♂️پرسید: راستی استاد چقدر خوب بود  
مرگ هیچوقت به سراغ ما نمی آمد و هیچگاه نمی مردیم من یکی که دلم نمی خواهد مرگ را تجربه کنم🥀
استاد لبخندی زدند و با مهربانی همیشگی شروع کردند به توضیح
آری مردن از آن مواردی است که نمیتوان منکرش شد هر چند گروهی از آن وحشت دارند
حال آنکه مرگ یک نعمت است 🌦
یکی پرسید🙋‍♂️: مگر می شود مرگ هم نعمت باشد مرگ فقط غصه است و گریه !!!❌
استاد با دست اشاره ای به او کرد🖐
 اول آنکه دنیا برای همه ی آدمها ساخته نشده و محدود به تعدادی خاص است و اگر همه انسانها تا الان زنده بودند تصور اینکه چقدر شلوغ می شد و چقدر جمعیت و چقدر کمبود منابع و .... 🤷‍♀️
و دیگر اینکه دوران کهولت و پیری بیش از حد می شد 👨‍🦳و و پیران بیشتر خار می شدند و زحمت دیگران برای آنها دو برابر می شد
وهمچنین ماندن در این دنیا و بقا برای افراد غرور ایجاد می کرد😎
چنانچه روایت می فرماید: سه چیز است که اگر در انسان پدید نیاید هرگز سرش را پایین نمی آورد(بیماری😷،فقر🥀،مرگ🛌)
و با اینکه این سه چیز به سراغش می آید با این حال بلندپرواز است و گردنکشی می کند😎
در زمان یکی از پیامبران گذشته گروهی از امت او گفتند :
ای پیامبر! از خدا بخواه 🙏مرگ را از ما برطرف کند با این درخواست مدتی مرگ به سراغشان نیامد ❌❌❌
به تدریج جمعیتشان زیاد شد🚶‍♂️🚶‍♂️🚶‍♂️🚶‍♂️🚶‍♂️🚶‍♂️🚶‍♂️🚶‍♂️🚶‍♂️🚶‍♂️
خانه ها برایشان تنگ گشت🏙🏘🏠🏡⛪️🏚🏢🏣💒🏰
و مردم ناچار بودند خرج پدر، مادر، جد و جده خود را که از کار افتاده بودند بدهند💰💰💰💰💰💰💰💰💰💰
آنجا بود که فهمیدند چقدر اشتباه کرده اند و مرگ چه نعمت بزرگی بوده از این رو از خداوند خواستند اجل مقدر آنها را بازگرداند✔️✔️✔️✔️
نقل شده حضرت ابراهیم خلیل الله از خدای عزوجل خواست آنقدر مرگ را برایش به تاخیر اندازد تا خود بخواهد✔️
روزی پیرمردی ناتوان را دید که پیری او را از پای در آورده بود و غذا و آب بدون اختیار از دهانش بیرون می آمد
حضرت ابراهیم علیه السلام دلش برایش سوخت و از او پرسید چقدر عمر کرده ای❓
وقتی عمرش را گفت :حضرت ابراهیم علیه السلام فهمید تنها یک سال از او بزرگتر است  ❗️با خود اندیشید اگر من هم یک سال دیگر بمانم ممکن است مانند او شوم و اینچنین گرفتار گردم در همان حال مرگش را از خداوند خواست 🙏

#حقیقت_مرگ_قسمت_اول
#به_قلم_ز_صالحی

  • ze sa